سلام 

تابستان سال جاری عروسی یکی از اقوام نزدیک بودیم بعد از پایان مراسم عروسی طبق رسم همه ی مهمون ها بیرون از حیاط تالار منتظر خروج عروس و داماد بودیم که بریم باغ پدربزرگ عروس بزن و برقص کنیم گذری که تو ماشین نشسته بودم ب داخل بعضی از ماشین ها نگاه کردم خیلیاشون رو نمیشناختم فهمیدم فامبل های داماد هستند ، موسیقی در ماشین با صدای بلند پخش میشد میون صدای بلند موزیک به یکباره صدای در و باز نمی کنم شنیدیم متعجب به در خروجی تالار نگاه کردیم کسی رو نمی دیدیم به جز نگهبان تالار اصلا نمیدونستم طرف دعوا کی هست ؟ اصلا موضوع چیه ؟‌ تا اینکه صدای کوبیده شدن کمر فردی رو به درب آهنی تالار شنیدیم ، بله اون کسی نبود به جز نگهبان تالار که توسط داماد گرامی خاله که بسیار لفظ قلم و با شخصیت خودشو جلوه میداد بود همان آدم به ظاهر متشخص یک فحشی داد که گوگل هم برای معنی فحشش خودشو به در و دیوار می کوبید کم کم مهمون ها از ماشین ها خارج شدند خاله ی گرامی که بیرون از در تالار بود سراسیمه به سمت در رفت و شوهرخاله م را صدا کرد که فلانی چی شده ؟‌ تا اینجا هیچی معلوم نبود موضوع چیه ؟ کی با کی دعواش شده ؟‌ که کاشف به عمل اومدیم که شازده داماد لاکچری قصه ی ما قصد صفر کردن حساب تالار و نداشته و مدیریت تالار هم به نگهبانی اجازه ی خروج ماشین عروس و داماد رو نداده لازم به ذکر که شازده داماد حتی از ماشین هم پیاده نشده بود که مبادا پوستش خراش برداره تا اینکه شوهرخاله ی بزرگوار متوجه شد که اوضاع قمر در عقرب خودش رو به غش کردن زد و دستاشو لرزوند و خودشو انداخت تو بغل داماد بزرگه خلاصه ی کلام جهودبازی درآورد که بیا و ببین دخنرخاله بزرگم نمایشی بازی کرد که بیا و ببین خودشو انداخته بود روی دست دخترعمه هاش که هیهات یتیم شدم و از این جور حرف ها ما هم برای حفظ آبروشو پیاده نشدیم که بیشتر از این خجالت نکشند که فکر نمی کنم خجالت هم تو وجودشون بوده باشه جلوی ۴۰۰ نفر مهمون همچین نمایشی رو بازی کردند داماد بزرگ یه فحش دونه درشت نثار نگهبان و مدیریت کرد و گفت در و باز کن گمشو اتاق مدیریت پولتو بدم عوضی !!!! بعد در و باز کردند و عروس و داماد خارج شدند 

نکته ی مهم اینجاست که بعد فهمیدیم شوهرخاله ی گرامی هر جایی که کارش گیر می کنه خودشو میزنه به غش و ضعف تا کارش پیش بره !!!! و از اون جالب تر اینکه دامادهاش هم میدونند پدرزنشون چه بازیگری هست این یعنی پدر زن پیش داماد تومنی اعتبار نداره 


نتیجه ی اخلاقی : گول ظاهر و لفظ قلم صحبت کردن افراد رو نخوریم ، شخصیت افراد در دعوا و مرافع مشخص میشه 

نتیجه ی اخلاقی : وقتی پول ندارید عروسی نگیرید تا جلوی مهمون ها آبرو ریزی نکنید 

وقتی آبرومون خیلی برامون با ارزش هست خودمون باعث ریختنش نشیم چون اتا اتفاقی نیفته کسی درباره ش صحبت نمی کنه و وقتی آبرو ریزی شد فقط به جمعی که اونجا بودند ختم نمیشه حاضران به غایبان میگن و فراموش نمیشه شاید به رومون نیارن ولی یه کاسه آب رو بریز تو رودخونه حالا برو جمعش کن میتونی ؟ نه 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها